اگر کسى بگوید که فرهنگ مطلقاً خوب و بد ندارد یا بگوید که تهاجم فرهنگى یک ضرورت اجتماعى است و نمىتوان با او مقابله کرد ما با او بحثى نداریم. با پذیرفتن پیش فرضهایى که بیان شد برداشت ما این است که جامعه انقلابى و اسلامى ما با بزرگترین خطر در دوران حیات خود مواجه است. دشمنان ما از همه راههاى ممکن براى به زانو در آوردن و نابود کردن جامعه انقلابى ما مأیوس شده اند، به غیر از راه فرهنگى. آنها با تمام توان کوشیده و مىکوشد تا با فرهنگ این جامعه مبارزه کنند و آن را از بین ببرند; چون اگر فرهنگ عوض شود همه چیز جامعه عوض مىشود.

مگر ما با مردم آمریکا دشمنى داریم؟ یا چون آنها اهل قاره دیگرى هستند با آنها مخالفیم؟ خیر، اگر ما با کسى دشمنى داریم به دلیل روح استکبارى و خوى سلطه گرى و ستم پیشگى و فرهنگ فاسد و ویرانگر و ضد انسانى و ضد الهى اوست ما مىگوییم حق، هر جا که باشد، باید از آن پیروى و آن را حمایت کرد و باطل، هر جا که باشد، باید با آن مبارزه کرد.

اگر آمریکا واقعاً طرفدار حقوق بشر است پس چرا حقوق بشر در فلسطین و لبنان و بوسنى و هرزگوین و بسیارى از کشورهاى دیگر نادیده گرفته مىشود؟ این فرهنگ نسبىگرا و منفعت طلب است و اسلام چنین چیزى را قبول ندارد.

اگر روزى افکار ما نیز به همین سو تمایل پیدا کند و عواملى در جامعه بوجود آیند که افکار، ارزشها و شناختهاى ما را به سوى منفعت گرایى سوق دهند باید بدانیم که مورد هجوم فرهنگى واقع شده ایم.